۱۳۸۸ بهمن ۱۳, سه‌شنبه

لطفا مزاحم نشويد

جشنواره نوشت:
روز هشتم:
"لطفا مزاحم نشويد" امتياز 10/7
كارگردان فيلم " محسن عبدالوهاب" اين اولين فيلم مستقلش بود . تا به حال دستيار رخشان بني اعتماد بود و با اين فيلم در واقع به طور مستقل وارد سينما شد.
داستان فيلم ، سه اپيزود جداگانه بود كه با برخورد اتفاقي شخصيت هاي يك اپيزودبا نفر بعدي ، به هم متصل شده اند .
اپيزود اول داستان دعواي بين يك مجري مسابقه ي تلويزيوني بابازي "افشين هاشمي" و همسرش " باران كوثري" است .
اپيزود دوم داستان روحاني - عاقدي است كه در مترو كيفش را مي زنند و براي برگرداندن شناسنامه هاي مشتري ها با دزد وارد مذاكره مي شود.

داستان سوم هم داستان يك زن و شوهر پير و مرد معتادي (حامد بهداد) است كه براي تعمير تلويزيون ميايد .
جالب ترين و در اصل اپيزود كمدي فيلم اپيزود دوم و ماجراي روحاني بود و لهجه ي مشهدي جذاب روحاني.

نكات مثبت :
-نقطه ي قوت اين فيلم هم مثل خيلي از فيلم هاي قبلي اين دوره ، بازي هاي خوب بازيگران بود .همه ي بازيگرها يكدست و خوب بازي كردند . "بهداد" هم كه مثل هميشه خوب بود.
- ديالوگ ها خوب ، به جا و مختصرومفيد بود .كسي شعار نمي داد . شخصيت ها هم خيلي خوب در آمده بودند.
- اپيزودها خيلي خوب به هم متصل شده بودند و فيلم پايان بندي قوي اي داشت .

نكات منفي:
- فيلم يك جورهايي كوتاه بود .تمام كه مي شد هنوز منتظر بودي كه ادامه داشته باشد. انگار يك اپيزود كم شده بود . اگر من بودم يك اپيزود ديگر ، دنبال " بهداد" مي رفتم .
پ.ن.:
فيلم با اين كه به نوعي كمدي بود ، اما از كمدي هاي آبرومند بود نه از آن كمدي هاي جلف چارچنگولي اي.
پ.ن.2:
امسال جشنواره از سال هاي قبل -به نظر من- بهتر بود . درست كه فيلم خيلي شاهكاري نبود اما فيلم هاي بد و ضعيف اصلا نبود . و فيلم ها اكثرا خوب به بالا بودند.
از فيلم هاي لوس و روشنفكري خبري نبود و از فيلم هاي مزخرفي مثل " تصميم كبري " يا سبيل مردونه " كه جشنواره هاي سال هاي قبل رو بي كيفيت كرده بودند نيز.
پ.ن.3:
تمام حرف هايي كه مي زنم درباره ي "بخش مسابقه ي سينماي ايران " است. از بخش بين الملل و فيلم هاي اول و ... خبري ندارم.
پ.ن.4:
دارم كم مي آورم . سينما هم حدي دارد. از الان روزها را مي شمارم زودتر تمام شود. از هر چه سالن سينماو پله برقي و ... است حالم به هم مي خورد!

۳ نظر:

نیلوفر.. گفت...

عزیزم جنبه داشته باش ..حالا اگه به جای پله برقی از پله میرفتی و هر شب با درد زانو میخوابیدی بهتر بود ؟:دی :دی

مسلم گفت...

باز نظر من رو سانسور کردی؟
چیییییییییییییییپپپپپپپپپپپپ!!

Maanta گفت...

بابا كدوم نظر؟ حالا هر كي ندوني فكر مي كنه نظرت چي بوده كه من سانسور كردم. واسه خودت مي گم .خوبيت نداره. !

به نيلوفر:
بابا پله برقي هم حدي داره. پنج تا براي هر بار رفتن . يعني روزي 20 تا پله برقي. !