۱۳۹۲ اسفند ۳, شنبه

پر دوست

عاشق اینم که آدم های جدیدی رو بشناسم. دنیای هر آدمی به اندازه شبکه هاییه که می شناسه. تو هرجا که میری یه سری آدم جدید می بینی و یه جزیره ی جدید به دنیات اضافه می کنی. بعد این جزیره ها به یه پل ارتباطی که تو هستی به هم لینک میشن و میشن دنیای تو. عاشق اینم که دنیام رو بزرگ و بزرگ تر کنم. دلم می خاد مثل این میلیاردرا که دوره می افتن دور دنیا و جزیره میخرن برا خودشون من هم مدام برم این ور و اون ور و جزیره های جدید بخرم و هی مایملکم رو بیش تر کنم. تو این چندماه اخیر داشتم یه جزیره جدید میخریدم. جزیره خوبی شد.حالا من یه دنیای بزرگ تر دارم. هرچند گاهی زیاده روی می کنم و نفرات جزیره ام خیلی بیش تر از اونی میشه که روش حساب کردم ولی یه چیزی رو خوب فهمیدم و اون این که تو نمیتونی در رو به روی آدما ببیندی تا وارد دنیات نشن. دنیای آدم با تنوعش قشنگه . پس من درها رو چهارتاق باز میذارم . مهم نیست که کی میاد تو مهم اینه که کیا می مونن. اما اونایی که موندن رو به هیچ قیمتی از دست نمیدم.
آدم ها تو این دنیا به این گندگی تنها به دنیا می آن. همه ی سعیم اینه که تنها از دنیا نرم. دلم میخاد تا میتونم دوست و آشنا داشته باشم همه جای دنیا. به قول سهراب بود هان؟ که یه چیزایی می گفت به این مضمون که دلم دنیایی می خواهد پر دوست ( از کلیت ماجرای این شعره که حتی نمی دونم مال کیه همین " پر دوست"ش رو یادم مونده! اعتماد به نفس مسخاد اینجوری نقل قول!)

همون آش و همون کاسه

دو ماه زندگی به دور از خانواده هیچ فایده ای نداشت این رو بهم فهموند که هر چند سخته ولی میشه تحملش کرد.
وقتی آدم از نزدیکانش دوره اونا براش عزیز میشن. بیش تر نگران سلامتیشون میشه. بیش تر دلش می خاد بهشون برسه واسشون وقت بذاره.
اما یه چیزی رو هیچ وقت یادم نمی ره. چیزی که معلم تاریخ دبیرستان بهمون گفت موقعی که هممون جوگیر شده بودیم و میخاستیم کلیتمون رو عوض کنیم و بشیم یه آدم دیگه. بهمون گفت که گول این تغییرات یه دفعه ای و جوگیرانه رو نخورید. هیچ تغییری یه دفعه ای اتفاق نمی افته. راست می گفت. آدم ها همیشه به ذاتشون برمی گردن. نمیشه که آدم یه شبه تغییر کنه. مثل من که الان یه هفته نشده برگشتم خونه و باز شدم همون آش و کاسه ای که بودم. مهم نیست که چه قدر تلاش کنی آدمیزاد همونی هست که هست. گیرم  که یه اپسیلون تغییر کنه اما هیچی به اندازه تغییر زمان بر نیست. اما در عوض وقتی که تغییر کردی دیگه کردی. نمیشه که برگردی.
خیلی دلم می خواست می تونستم تغییر کنم و بشم اونی که میخام ولی چه کنم که نمیشه. برای آدم تنبلی مثل من تغییر یعنی یه کار شاق غیر ممکن.
پس فعلا و عجالتا بنده بعد از دوماه زندگی کاملا متفاوت بازم همونی هستم که بودم.