۱۳۸۸ بهمن ۱۲, دوشنبه

بيداري روياها

جشنواره نوشت :
روز هفتم :
بيداري روياها امتياز 10/7

با توجه به فيلم قبلي كارگردان " فرزند خاك " كه آن همه تعريفش را شنيده بوديم و با توجه به خلاصه ي داستان و البته بازيگران " هنگامه قاضياني ( به همين سادگي ) " امين حيايي" و البته " حميد فرخ نژاد " انتظار داشتيم با فيلمي در حد عالي روبرو شويم .
اول ماجراي اين يكي فيلممان با تاخير بعضي ها!! و اجبار ما براي نشستن روي پله هاي سالن شروع شد. هيچ چيز بدتر از اين نيست كه جلوي در سالن ايستاده باشي اما چون بايد منتظر كس ديگري باشي نتواني بروي تو و وقتي بالاخره مي روي تو جا براي نشستن نباشد و تو بليط رديف چها صندلي شش در دست بروي بنشيني روي پله ي چهار !
ماجراي فيلم داستان مردي است كهخبر شهادتش در اسارت حدود 20 سال پيش رسيده و همسرش كه بچه اي دو ساله دارد به عقد برادر كوچك تر در آمده و حالا بعد از بيست سال كه از شوهر دومش دختري دارد و زندگي خوب و عاشقانه اي ، خبر مي رسد كه شوهرش زنده است و در راه بازگشت.
داستان فيلم آن قدر مهم نيست كه حس آدم ها و واكنششان به اتفاق بازگشت.
"هنگامه قاضياني" بازيش محشر است. زني سردرگم كه نه مي تواند جلوي عشق اولش سر بلند كند نه طاقت گذر از عشق دومش را دارد.
"امين حيايي" مثل هميشه عالي است. برادري كه علي رغم ميلش سرپرستي همسر برادر و كودكش را پذيرفته و بعدتر عاشق شده و حالا به آني زن و عشق و زندگي و همه چيزش را از دست داده.
باقي بازيگران خوبند اما د رحد اين دو نفر نيستند و شايد خواسته اند كه باشند اما نتوانسته اند.
داستان به خودي خود كشش دارد . بازي خوب بازيگران و البته كارگرداني قوي "باشه آهنگر" فيلم خوبي مقابل چشم تماشاچي گذاشته است.

نكات مثبت :
- بالا نوشت.

نكات ضعف:
- پايان بندي داستان خيلي قوي نيست . يعني يك جورهايي سرهم بندي شده. كارگردان يك ساعت تمام روي در آوردن شخصيت ها و واكنش هايشان وقت گذاشته اما نيمه ي مهم مربوط به همسر از اسارت بازگشته را سريع جمع و جور كرده است . شايد وقت فيلم اجازه نداده كارگردان روي نيم ديگر ماجرا كار كند در حالي كه مطمئنا سختي همسر اول اگر بيش تر نباشد كم تر نيست . مردي كه سال هاي اسارت را به اميد زن و فرزند گذرانده پس از بازگشت ....
شايد هم كارگردان تعمدا نخواسته من تماشاچي به اين نيمه نزديك شوم تا قرباني بودنش را بيشتر لمس كنم .
به هر حال فيلم ، فيلم خوب و تحسين برانگيزي است . هرچند مي توانست در نيمه ي دوم بهتر از اين ها هم باشد .
پ.ن. :
هنگامه قاضياني و امين حيايي اگر برنده سيمرغ نباشند ، مطمئنا از كانديداهاي آبرومند اين دوره خواهند بود .
پ.ن.2:
فرخ نژاد چند دقيقه ي اول فيلم حضور افتخاري داشت . همان چند دقيقه اي كه ما ميان پله ها در رفت و آمد بوديم تا جايي براي نشستن پيدا كنيم !! اما مطمئنم مثل هميشه خوب بوده .
پ.ن.3:
دوتا بازيگر هستند كه بودنشان در يك فيلم يعني اين كه ممكن است فيلم خوبي نبينيد اما مطمئنا از بازي آن ها لذت مي بريد. اين دوتا اگر بخواهند هم نمي توانند بد باشند . مهم نيست كه توي بدترين فيلم سال هستند يا بهترين، هميشه خوبند و گاهي عالي . يكيشان " امين حيايي" است و ديگري"حامد بهداد" ( البته فرخ نژاد را هم حساب كنيد !)

۵ نظر:

م م فرزند ع گفت...

واسه خودت imdb شدی. ای ول هویجوری پیش بری یه تهمینه میلانیی چیزی میشی.

Maanta گفت...

وقت نمي شه وگرنه از چيزاي ديگه هممي نوشتم.:(
بعدشم تو رو خدا تهمينه ميلاني!؟ بهتر از اون كسي نبود؟

مسافر گفت...

حامد بهداد خوب بازی میکنه ولی بعضی موقع ها جلف میشه. نمیشه!؟

انتظامی و لیلا رو فراموش کردی! توبه کن! :دی

نیلوفر.. گفت...

با پ.ن سومت موافقم :دی

در مورد منتظر موندن هم من همیشه جلوی سینما آزادی که رد میشم خنده ام میگیره ..چون یه چند باری یه بنده خدایی رو علاف کردم :))و اون در عین متانت دعوام نکرد :دی و موقع نشستن کلی دست و پای مردم رو لگد کردیم و من لبخند ملیحانه میزدم :دی

Maanta گفت...

به مسافر:
جلف خودتي چيپ!
بعدشم مي بينم كه خوب در ليلا حاتمي فنا شديا! :)

به نيلوفر:
پس تويي هر دفعه مياي پاي مارولگد مي كني كه بري سر جات بشيني تازه لبخند مليح هم مي زني؟!