نيمه دوم ، آن قدر از " Nokes"متنفر شده بودم كه وقتي گلوله ها بدنش را سوراخ مي كرد ، از اجراي عدالت در همين دنيا لذت ببرم.
فقط آخرش كاش فيلم همون جا كه چهار تا رفيق ( به علاوه ي كارول البته ) نشستن دور ميز و دارن مي گن و مي خندن و بدجور آدمو ياد " ضيافت" كيميايي مي اندازه تموم مي شد و Shakes هيچ وقت نمي گفت چه بلايي سر خودش و رفقاش مياد.
چي مي شد اگر كارگردان مي ذاشت آخرش هممون فكر كنيم دنيا مي تونه جاي قشنگي باشه.
كاش مي تونستم بفهمم كه Johnny بالاخره تونست يه شب چشاشو ببنده و بخوابه بدون اين كه نگران اين باشه كه امشب كسي مياد سراغش يا نه؟ Mickey بالاخره تونست با چراغ خاموش بخوابه يا نه؟ كاش مي شد به جاي هر چهارتاشون از پدر بابي تشكر كنم به خاطر اون لحظه اي كه دستش رو گذاشت روي كتاب مقدس و تكرار كرد : "قسم مي خورم حقيقت را بگويم ، همه حقيقت را" و چه قدر دلم مي خواست مثل فيلم هاي زرد Happy End آخرش كارول و مايكي به هم برسن. خواستن كه ايرادي نداره!...
حالا كه دوباره فيلم رو ديدم مي تونم بگم كه دلايل خيلي بيشتري از فقط بودن " برد پيت" توي فيلم براي دوست داشتنش دارم و مي تونم با خيال راحت بگم " من اين فيلم رو دوست داشتم " ( حتي اگر " برد پيت" نداشته باشه!!!)
پ.ن. :
صحنه ي مورد علاقه ام رو كه گفتم كدام بود ( همان جمع چهار+ يك نفره آخر فيلم ) . ديالوگ مورد علاقه ام شايد به نظر بي مزه بياد اما من اين ديالوگ رو از همه بيشتر دوست دارم . اونجا كه كارول از در مياد تو و چهارتا رفيق رو مي بينه كه همديگه رو بغل كردن و بر مي گرده با خنده مي گه :" Where is here? A gay Club?"
پ.ن. 2:
يادم تو يه قسمت سريال " همسران" ، همون قسمتي كه يه مهين و كمال يه دختربچه رو آورده بودن پيش خودشون . مهين برمي گرده يه چيزي مي گه كه هنوز يادمه. مي گه : " بعضي بچه ها ، غصه هايي دارن كه اصلا بچه گانه نيست" ( نقل به مضمون!)
پ.ن. 3:
يادم باشد درباره ي ت.جاوز بعدا مطلبي بنويسم. چيز عجيبيه اين ت.جاوز.....
۵ نظر:
بعله اگه برد پیت نداشت هم دوستش داشتی. اگه! اگه رو کاشتن در نیومد. آبش دادن در نیومد. ... حالا کسی که این فیلم رو بدون برد پیت ندیده، تو ام به قول علیرضا ادعا کن !
ببين اين ت.جاوز نسبتي با هوگو چاوز داره؟
به حضور ناپديد :
آقا حالا چرا حسودي ميكني؟! خب خوش تيپه ديگه. اين كه حسودي نداره!!
نكنه به همسر گرامشان حسودي مي فرماييد؟! :)
به سامانتا :
يه چي مي گم بهتا!
هه! یه بار داشتم زیر پل سید خندان قدم میزدم، دیدم سه تا سیریش بدو بدو اومدن طرفم که یالا امضا بده یالا امضا بده الهی قربون قد و بالات برم
منم که دلرحم هستم گفتم باشه، به اسم کی امضا کنم؟ اولی گفت "برد"، پرسیدم فامیلیتون؟ گفت پیت. (اینجا بود که با آقای پیت آشنا شدم)
دوتای دیگه هم خانوم کیدمن و زتاجونز بودن ...
نه بابا ! جون من؟! آقا يه امضا هم به ما بدين ! تو رو خدا!
ارسال یک نظر