۱۳۸۸ دی ۱۴, دوشنبه

هات داگ در يك روز داغ تابستان


Sleepers را قبلا ديده بودم . البته نه همه اش را ، كمي از آخرش را.


فقط يادم بود كه " برد پيت" تويش بازي مي كرد و اين در نوجواني هاي ما ، براي دوست داشتن يك فيلم كافي بود!


ديشب به لطف حافظه ي خوب سم كه فيلم را يادش بود ، به دستم رسيد و نشستم به ديدن فيلمي كه خاطره اي دور بود در دنياي نوجواني هايمان.


و عجب فيلم تلخي بود ، در نيمه اول. و چه قدر حرص خوردم كه چرا هيچ وقت از هيچ كس كاري ساخته نيست؟ و بديش اين بود كه همه چيز فقط از يه شوخي بچگانه شروع شد. از يه هات داگ لعنتي تو يه روز گرم تابستوني .

و آدم از محله اي كه اسمش Hell's Chicken ه چه انتظاري مي تونه داشته باشه؟ شما كه انتظار نداريد چنين محله اي مثل بهشت باشه، داريد؟
نيمه دوم ، آن قدر از " Nokes"متنفر شده بودم كه وقتي گلوله ها بدنش را سوراخ مي كرد ، از اجراي عدالت در همين دنيا لذت ببرم.

پدر بابي نمونه يه كشيش بود همونطوري كه در واقع بايد باشه. هر چند كاش اول فيلم بيشتر پافشاري مي كرد و Shakes رو مجبور مي كرد تا بگه چه مرگشه و توي اون ويلكينسون لعنتي داره چه بلايي سر خودش و دوستاش مياد.


فقط آخرش كاش فيلم همون جا كه چهار تا رفيق ( به علاوه ي كارول البته ) نشستن دور ميز و دارن مي گن و مي خندن و بدجور آدمو ياد " ضيافت" كيميايي مي اندازه تموم مي شد و Shakes هيچ وقت نمي گفت چه بلايي سر خودش و رفقاش مياد.


چي مي شد اگر كارگردان مي ذاشت آخرش هممون فكر كنيم دنيا مي تونه جاي قشنگي باشه.


كاش مي تونستم بفهمم كه Johnny بالاخره تونست يه شب چشاشو ببنده و بخوابه بدون اين كه نگران اين باشه كه امشب كسي مياد سراغش يا نه؟ Mickey بالاخره تونست با چراغ خاموش بخوابه يا نه؟ كاش مي شد به جاي هر چهارتاشون از پدر بابي تشكر كنم به خاطر اون لحظه اي كه دستش رو گذاشت روي كتاب مقدس و تكرار كرد : "قسم مي خورم حقيقت را بگويم ، همه حقيقت را" و چه قدر دلم مي خواست مثل فيلم هاي زرد Happy End آخرش كارول و مايكي به هم برسن. خواستن كه ايرادي نداره!...


حالا كه دوباره فيلم رو ديدم مي تونم بگم كه دلايل خيلي بيشتري از فقط بودن " برد پيت" توي فيلم براي دوست داشتنش دارم و مي تونم با خيال راحت بگم " من اين فيلم رو دوست داشتم " ( حتي اگر " برد پيت" نداشته باشه!!!)



پ.ن. :


صحنه ي مورد علاقه ام رو كه گفتم كدام بود ( همان جمع چهار+ يك نفره آخر فيلم ) . ديالوگ مورد علاقه ام شايد به نظر بي مزه بياد اما من اين ديالوگ رو از همه بيشتر دوست دارم . اونجا كه كارول از در مياد تو و چهارتا رفيق رو مي بينه كه همديگه رو بغل كردن و بر مي گرده با خنده مي گه :" Where is here? A gay Club?"


پ.ن. 2:


يادم تو يه قسمت سريال " همسران" ، همون قسمتي كه يه مهين و كمال يه دختربچه رو آورده بودن پيش خودشون . مهين برمي گرده يه چيزي مي گه كه هنوز يادمه. مي گه : " بعضي بچه ها ، غصه هايي دارن كه اصلا بچه گانه نيست" ( نقل به مضمون!)


پ.ن. 3:


يادم باشد درباره ي ت.جاوز بعدا مطلبي بنويسم. چيز عجيبيه اين ت.جاوز.....

۵ نظر:

حضورناپدید گفت...

بعله اگه برد پیت نداشت هم دوستش داشتی. اگه! اگه رو کاشتن در نیومد. آبش دادن در نیومد. ... حالا کسی که این فیلم رو بدون برد پیت ندیده، تو ام به قول علیرضا ادعا کن !

سامانتا گفت...

ببين اين ت.جاوز نسبتي با هوگو چاوز داره؟

Maanta گفت...

به حضور ناپديد :
آقا حالا چرا حسودي ميكني؟! خب خوش تيپه ديگه. اين كه حسودي نداره!!
نكنه به همسر گرامشان حسودي مي فرماييد؟! :)

به سامانتا :
يه چي مي گم بهتا!

حضورناپدید گفت...

هه! یه بار داشتم زیر پل سید خندان قدم میزدم، دیدم سه تا سیریش بدو بدو اومدن طرفم که یالا امضا بده یالا امضا بده الهی قربون قد و بالات برم
منم که دلرحم هستم گفتم باشه، به اسم کی امضا کنم؟ اولی گفت "برد"، پرسیدم فامیلیتون؟ گفت پیت. (اینجا بود که با آقای پیت آشنا شدم)
دوتای دیگه هم خانوم کیدمن و زتاجونز بودن ...

Maanta گفت...

نه بابا ! جون من؟! آقا يه امضا هم به ما بدين ! تو رو خدا!