۱۳۸۸ دی ۲۱, دوشنبه

ويوا يوونتوس؟


وقتي بعد از مدت ها ، شب بيدار مي موني تا تيم مورد علاقه ات را ببيني كه داره با تيم مورد علاقه ي فلاني! بازي مي كنه و هي واسه خودت تصور كني وقتي تيمت برد ،ميري يه كل كل حسابي با فلاني راه مي اندازي و دلت خنك مي شه! مخصوصا وقتي تيم تو سومه و تيم فلاني دوم جدول و با اين برد تيم تو مي شه دوم و تيم فلاني سوم !

اما وقتي بازي كسل كننده ي هميشگي فوتباليست هاي ايتاليايي ، باعث مي شه كه به زور چشاتو باز نگه داري و بعد وقتي گل اول رو تيمت مي خوره به خودت دلداري بدي كه بابا بي خيال ، هنوز كلي مونده . و وقتي كه ديگه كلي نمونده گل دوم رو هم تيمت مي خوره و وقتي كلاهتو قاضي مي كني و مي بيني با اين بازي اي كه تيمت مي كنه و با اين دل پيرويي كه همه شوت هاشو مي زنه تو آسمون ، خيلي ضايعي كه فكر كني ممكنه ببري و پا مي شي تلويزيون رو خاموش مي كني و ميري مي گيري مي خوابي.

و وقتي فردا تا مياي مي ري تو سايت يوفا به اين اميد كه شايد تو اون بيست دقيقه كه تو نديدي يه دفعه همه بروبچ تيمت متحول شدن و سه تا گل زدن به تيم فلاني و مي بيني نخير ، زهي خيال باطل تازه يكي ديگه هم خوردن!

و اونوقت وقتي فلاني رو مي بيني كه نيش مباركش بازه اين هوا و وقتي سلام مي كنه ، به جز اين كه نيشتو باز كني بگي عليك سلام و بعد هم هم چين راهتو بگيري بري كه فلاني بيچاره فرصت نكنه يك كلمه هم پز تيمشو بده ، چه كار ديگه اي مي توني بكني؟هان؟!

پ.ن. :
البته ما بوفون رو نداشتيم ديشب والا عمرا سه تا گل مي خورديم از اين قرمز و مشكي ها!! گفته باشم...

۲ نظر:

حضورناپدید گفت...

هیچی نیستین.. مرسی میلان

Maanta گفت...

عمراااااااااااااااا!