۱۳۸۸ مهر ۱۴, سه‌شنبه

شب ننشيني


خب اگر مي خواستي بنده دچار عذاب وجدان شوم
بايد بگويم كه آفرين ، كارت را خوب انجام دادي.
بنده الان ته عذاب وجدان هستم.
و ديشب آخرين شب نشيني ما بود در جمع دوستان
از امروز ما بيچاره اي هستيم كه مي داند در شب نشيني هاي ماه هاي بعد نخواهد بود
حالا اگر خيالت راحت شد
پاشو بگير بخواب
نصفه شب شد.....

۱ نظر:

سامانتا گفت...

برگشتي خونه، مادر گرام حالتو گرفت؟!