مي گه صبركن وصلت كنم.
وصل مي كنه. منم فكر مي كنم مديرعامل شركته. مي گم :سلام. ....... . اين مستر الف. رسيد اين بار رو به ما نداده. جوابمونو نمي ده و فلان و بيسار.
بعد طرف برگشته مي گه:
الان داريد با مستر الف. صحبت مي كنيد!!
خلاصه ما ديگه چي داشتيم بگيم؟ طرف رو فروخته بوديم به خودش!
۲ نظر:
آدامس خروس.. دستتو رو شده برام قصه هاتو بلد شدم..
این سینمایی که قرار شد مارو ببری مهمون کنی چی شد؟!
خب عزیز دلبر شما چرا وقتی وصل میکنن نمیپرسی به کجا وصلم کردین ؟:دی
ارسال یک نظر