....
- ما ديگه داشتيم مي رفتيم سراغ سفره ي هفت سين خودمون - هفت سين؟
- سحابي ها ، مي خوايم به سحابي جبار نگاه كنيم. مي گن اگه وقت سال تحويل به سحابي جبار نيگا كني و آرزو كني ، آرزوت براورده مي شه . البته اينو دخترا مي گن.
- حالا كجاست؟
- چي؟
- همين سحابي ها كه مي گين؟
- آها . اگه به سمت غرب نيگا كنيد ، سه تا ستاره ي پرنور مي بينيد كه تو يه خطن. اون كمربند جباره. اگر بيشتر دقت كنين سه تا ستاره كم نور ديگه هم هستن كه پايين تر از اونن. اون ستاره وسطيه خود سحابي جباره. پيداش كردين؟
- بله
- البته اين فقط صورت فلكي اشه ها. بيشتر سحابي ها رو فقط با تلسكوپ مي شه ديد. جبار يه زايشگاهه. ولي سحابي اسكيمو هم خيلي ديدن داره . قشنگ ترين قبرستونيه كه تو عمرم ديدم.
- قبرستون ؟
- آره. سحابي هم محل تولد هم مرگ ستاره هاست. همشون برمي گردن به همون جايي كه ازش متولد شدن.
- ما نمي دونستم ستاره ها هم مي ميرند .
- همشون مي ميرن. خيلي از ستاره هايي كه ما الان داريم مي بينيم شايد ميليون ها سال پيش مردن ولي ما به خاطر مسافتي كه باهاشون داريم، هنوز داريم اونا رو مي بينيم.
- يعني انقدر دورن؟
- خيلي دور ، خيلي نزديك . وقتي با دنياي خودمون مقايسه كنيم ، خيلي دورن . اما اگر با كهكشان هاي ديگه مقايسه كنيم ، تازه مي فهميم چه قدر به ما نزديكن و ما خبر نداريم.
.....
پ.ن. :
بعضي فيلم ها هستند كه خودشان به خودي خود توي تاريخ مي مانند. و اعتباري هستند براي موسيقي ، بازيگرها، ديالوگ ها يا صحنه هاي خودشان
اما بعضي ديالوگ ها ، صحنه ها يا موسيقي ها هستند كه خارج از فيلم ، جداي هويت فيلم ، براي خودشان كسي مي شوند. جداي از پيكره ي فيلم نفس مي كشند و مي شوند نوستالژي زندگي خيلي آدم ها
موسيقي فيلم " خيلي دور، خيلي نزديك" براي من يكي از اين نوستالژي هاست. يكي از شاهكارهاي "محمد رضاعليقلي "
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر