يادم نمي آد درست از كي طرفدارش شدم! مطمئنا بعد از تايتانيك نبود. اين رو مطمئنم! حتي يادمه اون موقع ازش متنفر شدم بس كه خز شده بود و هر نوجوون 15-16 ساله رو مي ديدي يه پوستر روزنامه اي از اون رو چسبونده بود به در اتاقش!
ولي مدت هاست كه جدا طرفدارش شدم.مخصوصا توي صحنه هايي كه داره حس زجركشيده ها رو در مياره. اصلا اون چهره اش جون ميده براي زجر كشيدن!! وقتي ناراحته يا يه چيزي داره از درون مي خوردش قيافه اش با اون خط اخم عميقش ، آدم رو وادار به احترام مي كنه. اگر مثلا فيلم "Blood Diamond" يا "Gangs of Newyork " رو ديده باشيد مي فهميد چي مي گم. يا چرا راه دور بريم همين فيلم "Departed" . با اين كه از خود فيلم خوشم نمياد بس كه ورژن ژاپنيش بهتر بود ، اما يكي از بهترين زجر كشيدن هايي بود كه در آورده بود.
حالا چرا دارم اينا رو اين جا مي گم؟! براي اينه كه ديشب يه فيلم ديدم ازش مال" لئوناردو وقتي كوچك "بود! و واقعا بايد اعتراف كنم كه تمام فيلم رو كه انصافا خيلي خوب بود به عشق بازي فوق العاده ي اون ديدم. نمي دونم چرا ولي تا حالا به اين كه قبل از تايتانيك هم فيلم بازي مي كرده فكر هم نكرده بودم! نمي دونم چرا. ولي ديدن چنين بازي اي ازش اون هم توي سن 18-19 سالگي خيلي چسبيد.
و بعد از مدت ها فيلمي ديدم كه از همه چيزش مي شد لذت برد. از بازي ها ، روابط انسان ها ، داستان ، پايان فيلم و خلاصه از همه چيزش به علاوه ي يك بازي محشر از " لئوناردو دي كاپريو " اضافه :)
پ.ن.:
نمي دونم چرا هيچ كجاي قصه داستان اتفاقي كه براي پدر گيلبرت افتاده بود رو روشن نكرد. فقط به همون اشاره ي كوتاه آرني در بالاي درخت افاقه كرد. مي شد كلي روي اين داستان و امتناع گيلبرت از رفتن به زيرزمين و ترك ناگهاني و بي خبر خونه توسط پدرش كار كرد. هر چند خودش يه ساعت ديگه وقت مي خواست.
۱ نظر:
سعی میکنم ببینمش.
ارسال یک نظر