چشمتان روز بد نبيند ، جايتان خالي يك فيلم ديدم پريشب از سينماي فاخر ملي!!!
هنوز فكرش را كه مي كنم حالم دگرگون مي شود ، بدجور!
اين اثر ارزشمند و فاخر كه بي شك نه تنها سينماي اين مرز و بوم كه بالكل ، كل يوم سينماي دنيا را نه يك متر كه چندين كيلومتر به جلو برد البته در جهت عكس! و پر بود از بازي هايي تكان دهنده و صد البته چهره هايي كه از ديد كارگردان هنرمند داستان قرار بوده تمام ليدي هاي حاضر در سالن را به طرفة العيني به بريدن دست به جاي پرتغال بكشاند و صد البته براي نسوزاندن دل آقايان تماشاچي از دو تن از هنرپيشه هاي زن كه به جد تلاش شده بود تا در نهايت زشتي تصوير شوند تا چهره هاي خوش تيپ مك كويين آقايان به زور در چشمان تماشاچي بيچاره فرو رود ، استفاده شده بود.
فيلم نامه تكان دهنده ، بازي هاي در سطح بهترين هاي تاريخ سينما ، پردازش خوب ايده ي اوليه و از همه مهم تر كارگرداني بي بديل آن باعث مي شود اين حقير شرم كند از نوشتن درباره ي اين اثر هنرمندانه كه اگر ساخته نمي شد ، جهان هستي بي شك ارزش ادامه نداشت و فلسفه ي وجودي تمام بشريت زير سوال مي رفت.
اگر فكر مي كنيد اسم اين اثر ارزشمند را در بلاگ محقر و بي ارزش خودم خواهم آورد ، كور خوانده ايد! بنده هيچ چيز ندانم ، ارزش هنر را خوب مي دانم.
و همين جا از همه بابت ديدن اين فيلم معذرت مي خواهم.....
۳ نظر:
دلمونو آب مي ندازيد و اسمشو نمي گيد !؟
D:
(;
M = Mohsen Behnam
كه اينطور!
ارسال یک نظر