۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۸, سه‌شنبه

گاوصندوق افاضات!


گاوصندوقي دارم پر از طلا و جواهر و اوراق بهادار و خلاصه كلي براي خودش غار چهل دزد بغداد است!
بعد يك روز يادم مي رود در گاوصندوق را ببندم ، قفلش كنم.
بعد دزد ميايد و مي زند به گاوصندوق و داروندارم را مي برد!
بعد پليس سر مي رسد و من را به جرم نبستن در گاوصندوقم مي گيرد و مي برد.
و بي خيال دزد مي شود و
يا نهايتا به دزد مي گويد:
بچه ي بد، ديگه از اين كارا نكن!

به نظرتون پليسه كار درستي مي كنه كه منو به جرم خنگي ، سربه هوايي ونبستن در گاوصندوق مجازات مي كنه؟
دزد رو بايد ولش كرد چون خب اگر من نمي خواستم گاوصندوقم غارت شه ، چشمم كور درشو مي بستم!
دزده چه گناهي كرده ، در گاوصندوق باز بود ،خب وسوسه شد. همه مي شن! شما اصلا اگه خودت بودي وسوسه نمي شدي؟
خدايي مجازات من همون برباد رفتن مال و اموالمو و حس خنگ بودنو هرهر مردم رو شنيدن نيست؟
و مجازات اون دزد خاك بر سر كه نتونسته جلو هوسشو بگيره و جلوي  اون دست كجشو بگيره چيه؟


حالا حكم گير دادن اين اواخر به حجاب خانم ها و بي خيال چشم هاي مردا و بهونه ي اين كه جامعه رو فقط و فقط خانوما به فساد مي كشن و اين حرف ها ، قضيه ي همين دزده و گاوصندوقه!
نمي گم خانوم هاي آن چناني بي تقصيرن ولي خداييش آقايون عزيز هم بد نيست كمي فقط كمي چشم پايين انداختن و نخواستن هر چه كه مي بينند را تمرين كنند!
اين يه طرفه تازاندان فقط و فقط جري شدن طرف ما و پررو شدن طرف ديگر را در پي خواهد اشت!
اصلا حالا كه اين طوره اين خانم ها دارند زحمت امتحان مردها رو مي كشن تا هر كي ببينه چند مرده حلّاجه!
همين!

۹ نظر:

م م فرزند ع گفت...

کاملا موافقم. به نظرم خودشون مشکل دارن نمیتونن نگاه نکنن.
نمونش سردار زارعی خودشون دیگه. مشت نمونه خروار.

Maanta گفت...

آخه برادر من چرا بحثو سياسي مي كني؟ من اتفاقا دقيقا منظورم آدم هاي داغ تر از آشو ميشه گفت عوام و هيچ كاره ي مملكت بود. والا ما را با بعضي كسان چه كار؟!

م م فرزند ع گفت...

باز وصله سیاسی به ما زدن!
بابا پلیس کجاش سیاسیه؟

Maanta گفت...

حالا ديگه!گفتم گفته باشم كه نگي نگفتم!

م.صادق گفت...

به جان خودم سخته...تو دو روز فقط دو روز اگه جای ما بودی می فهمیدی که چشم پایین انداختن چقدر سخته!!!....
حالا تیکه انداختن رو دیگه نمی گم.....
:)

امير گفت...

از قديم گفتن در خونت رو قفل كن، همسايت رو دزد نكن. البته اين را هم گفته‌اند كه در ديزي بازه و حياي گربه كجاست و از اين حرفا، ولي مشكل ما الان صندوقچه‌هاي باز و دزدهاي بغداد يا قابلمه‌هاي ديزي و گربه‌هاي بي‌حيا نيست. با اين حرفا، هم ديزي‌ها آبكي تر ميشن و هم گربه‌ها بي‌حيا تر. فعلا قراره سر ملت با يه سري از اين حرفا مثل حجاب وزلزله تهران يا نظريه‌هاي فرزند كمتر يا بيشتر گرم بشه كه البته همين طور هم شده.

Maanta گفت...

به م.صادق:
يه چي مي گم بهتونا!! ما رو باش رو ديوار كي يادگاري مي نويسيم!

به امير:
باز يكي اين جا بحث سياسي راه انداخت. بابا خب آزادي بيانه!اين اساتيد هم نظرشون رو راجع به زلزله و بچه گفتن!شما هم بگو!والّا!

سمان اینا گفت...

من البته با امیر موافقم. اصلا موضوع بحثت سیاسیه... ما چی کار کنیم؟!

Maanta گفت...

به سمان:
چي رو چي كار كني؟