آقا ما اين هفته با كمبود حرف روبرو شده ايم. كلا حرفمان نمي آيد. نه اين كه حرفمان نيايد. حس حرف زدنمان يك چيزيش شده است.
اين شب ها دارم "ماتريكس" را براي بار چندم مي بينم. من عاشق داستان اين سه گانه هستم. فيلم نامه ي عالي اي دارد.
تعطيلات هم كه خدارا شكر به هم خورد والّا ما بايد دوروز كه كلهم ملت تعطيل بودند را پشت ميزمان در حال حرص خوردن مي گذرانديم!
امروز هم با وجود داشتن پنج برنامه ي موازي كه مانده بوديم كدام را به منصه ي ظهور برسانيم ، عجالتا هر پنج تايشان به باد فنا رفته و ما در كمال بي برنامگي راهي منزل مي باشيم!
اين همكار گرامي ما كه بسيار كدبانو و اين ها مي باشد كار هر روزه اش مرور بلاگ هاي آشپزجماعت و نشان دادن انواع و اقسام غذاهاي خوشمزه به ما گرسنگان هميشه ي تاريخ مي باشد.يك جورهايي ايشان بايد از كارمندان عالي رتبه ي اوين باشند به گمانم!
به هر حال اين هم از اين هفته كه خداراشكر تمام شد!
تا بعد
A Dieu
۳ نظر:
آخی بمیرم الهی
روزی 4 تا پست می ذاری بعد حرفت نمیاد
خیلی عذر میخوام. کلهم فقط تهروونه منظورت؟
اینجا تازه دارم تبعیذ(ظ ز) نژادی رو حس میکنم.
يادم نبود فقط تهران تعطيله! :) راست ميگيدا! عجب تبعيض نژادي اي!
ارسال یک نظر