۱۳۸۸ مهر ۱, چهارشنبه

در دل دارم اميد


مي تونيد حرص بخوريد از اين همه ترافيك
مي تونيد به هر چي بچه مدرسه ايه بد و بيراه بگيد
به مادر پدرهاي بي فرهنگي كه دوبله سوبله جلو مدرسه پارك مي كنن تا جگر گوششون يه متر تا در مدرسه راه نره خسته بشه
و .....
اما من امروز
كلي حال كردم از ديدن مقنعه هاي سفيد و كله هاي اصلاح شده ي كوچولوي توي ماشينا
از ديدن روپوشاي نو
و
شنيدن صداي :
" در دل دارم اميد
بر لب دارم سلام
همشاگردي سلام
همشاگردي سلام " از راديو
و كلي مردم از حسودي
و خيلي خيلي دلم خواست كاش منم الان كفش نوهامو مي پوشيدم
و به عشق ديدن
پگي و سم و مرمرو انسي و بقيه پژاگنيا از خونه مي زدم بيرون و
باز آمد بوي ماه مدرسه...

براي اين كه از دست ترافيك هم حرص نخورم چشامو بستم و خوابيدم . راننده گرام بي زحمت رسيديم من رو هم بيدار كن!!!

برادر جغله ما الان يك هفته است كه عزادار است و امروز در حال پوشيدن كفشش مي گفت : " خداحافظ اي روزهاي خوش تابستان .." به نظرم برادر جان هم زيادي فيلم ديده. آخه جغله اين ديالوگ هملتي رو از كجا آوردي كله سحري؟!!!

۱ نظر:

علیرضا گفت...

این ورودی های جدید دانشگاه هم خیلی باحالن! من ای نروزا می بینمشون کلی شاد میشم. با وسایل و لباس نو! قیافه ها همه معصوم!! :))