۱۳۸۸ شهریور ۱۷, سه‌شنبه

اميدهاي كوچولوي الكي


آدميزاد دلش به اميد زنده است.
به يه عالمه اميدهاي كوچيك كه اين ور و اونور زندگيش واسه خودش وول مي خورن ، روشن خاموش مي شن وهستن كلن.
اميدهاي كوچولويي كه اصلا به چشم نميان. اصلا اهل خودنمايي نيستن. نمي بينيدشون حتي يه بار كه بخوان الكي ابراز وجود كنن ، كه هي بپرن بالا و پايين ، دست تكون بدن كه هي ما اينجاييم ، ما اينجاييم
اصلا خوبيشون به همينه. اين كه هستن اما كسي متوجهشون نمي شه.
بي سروصدا اون گوشه موشه ها براي خودشون هستن و كارشون رو مي كنن.
نه اين كه كارشون مهم نباشه ها ، نه اين كه كارشون به چشم نياد ،نه ! فقط اين كه خودشون حس نمي شن.وگرنه همه مي دونن بدون همين اميدهاي كوچولوي بي خودكي ، هيشكي ، حتي يه نفر هم ، نمي تونه ادامه بده!
آره اصلا كار اصليه اين اميدهاي كوچيك الكي همينه.
اين كه چون هستن ، همه دارن ادامه ميدن و كم نميارن.
آره ، همينه .
كارشون درسته اين اميدهاي كوچيكي كه اين ور و اونور زندگي واسه خودش وول مي خورن ، روشن خاموش مي شن و هستن كلن .


هیچ نظری موجود نیست: