البته باید بگویم که عاشق تدوینش شدم. یعنی برش های زمانی و دوایر زمانی ای که طی می شد خیل جالب بود و چسبید.
به هر حال بعضی وقت ها هم باید بی خیال فیلم های هالیوودی شد و کمی به ذهن و ذائقه اجازه داد نفس بکشد و تنوع را بچشد . حتی اگراین تنوع به معنای بی خیال شدن شیرینی شربت و مزه مزه کردن گاه گاه تلخی قهوه باشد.
۳ نظر:
کیارستمی( نقل به مضمون):
من برام مهم نیست بیننده در حین دیدن فیلم هام خوابش بگیره یا نه! مهم اینه که بعد از دیدن فیلمهام تازه شروع کنه به فکر کردن.
بیا طرف ما! :دی
اولندش که :
اینو نگن ایشون چی بگن؟
دومندش که :
خیلی ها رو دیدم که حرف خوب می زنن اما در عمل...
سومندش هم :
خوب آدم می تونه هم یه فیلمی بسازه که کسی خوابش نبره و در عین حال بعدشم فکر کنه!مگر این که نتونه!
بعد "فیل" هم من یکی که فکر نکردم فقط لذت بردم!
آخرندش هم :
ایشون اون همه طرفدار دارن من بیام طرف شما که چی آخه؟ چی÷!
خصوصی :دی :
ببین دارم خیلی تحمل میکنما!
یالا بیا یه نظر چیپ بده!! وگرنه اینجا رو میریزم به هم! گفته باشم! از یک سرباز سرخورده هیچی بعید نیس! X(
ارسال یک نظر