۱۳۸۹ تیر ۱۶, چهارشنبه

عشق لرزه


از" اريك مانوئل اشميت " قبل ترها "خرده جنايت هاي زن و شوهري " را خوانده بودم و " اسكار و خانم صورتي" را كه عاشقش شدم.
نمي گويم نمايشنامه هايش محشرند اما دوستشان داشته ام.
صبح كه از در بيرون مي آمدم ، " عشق لرزه " اش را برداشتم تا در راه بخوانم. منتظر "زوزو" كه ايستاده بودم كنار اتوبان حقاني ، نمايشنامه اش تمام شد.
جالب بود يعني خيلي ساده و روان بود. اما يك جورهايي به دلم ننشست . داستان خيلي تكراي شده بود. البته نمي دانم اشميت چه سالي آن را نوشته اما الان كه آن را مي خواندم به نظرم خيلي تكراري آمد. داستان عشق شديدي كه بر اثر يك سوءتفاهم تبديل به نفرت و انتقام مي شود.
اما با همه ي تكراري بودنش ، بايد اعتراف كنم كه ديالوگ ها خيلي عالي نوشته شده اند و شخصيت ها جالب هستند.
نمايشنامه ي صد و خرده اي صفحه اي را خيلي راحت مي شود به يك داستان عشقي ايراني در سبك " دلنوازان" !! تبديل كرد!
هر چند هنوز هم بين اين سه نوشته اي كه از "اشميت" خوانده ام ، هنوز هم اسكار و خانم صورتي را بيش تر از بقيه دوست دارم.


"رديكا : زني كه فقط با اتكا به نيروي عشق سرپاست ، وقتي اين عشق رو ناگهان ازش مي گيرن ، براي اين كه نيفته بايد اين احساس رو با احساس قوي ديگه اي جايگزين كنه يعني با نفرت . شما دارين انتقام مي گيرين .
.....
حق هم دارين. نفرت احساس خوبيه ، گرمه،محكمه،مطمئنه. درست برعكس عشق ، در نفرت آدم شك و ترديد به دلش راه نمي ده.هرگز. من هيچ احساسي به وفاداري نفرت نديدم. تنها احساسيه كه به آدم خيانت نمي كنه."

عشق لرزه (نمايش نامه)
نوشته ي : اريك-امانوئل اشميت
ترجمه ي :  شهلا حائري
نشر قطره
عنوان اصلي : La Technique des sentiments

۲ نظر:

سامانتا گفت...

كتابمو بده

Maanta گفت...

مگه مال توئه؟ مال دوست رضاست!