وقتی داشتند خروشچف را از کار برکنار می کردند ,یک روز نشست و دوتا نامه نوشت و اونا رو به جانشینش داد. بهش گفت :هر وقت در موقعیتی قرار گرفتی که نمی دونستی چه کارباید بکنی ,اولین نامه رو باز کن و مطمئن باش این نامه ,تو رو ازخطر نجات می ده. هر وقت در موقعیت خطرناک بعدی قرار گرفتی و راه خلاصی برات وجود نداشت ,دومین نامه رو بازکن. چند وقت بعد وقتی که جانشین خروشچف خودش رو در تنگنادید , نامه ی اول رو باز کرد ,در نامه نوشته بود :" همه چیز را به گردن من بینداز." جانشینش بلافاصله همین کار را کرد و این نصیحت مثل یه معجزه ,گره از کارش گشود. چندی بعد ,شرایط بد دیگری به وجود آمد که جانشین خروشچف احساس کرد دیگه راه فراری نداره.بنابراین نامه دوم رو باز کردکه داخل آن نوشته بود : "بشین و دوتا نامه بنویس."
ژنرال لندی- فیلم قاچاق ( Traffic)
فیلمنامه نویس : استفان گاگان
کارگزدان : استیون سودربرگ
پ.ن.:
ساعت ششه و از صبح یکسره کارکردیم. دارم می میرم. یواشکی اومدم این جا نفس بکشم. باز باید برگردم سرکار.
درباره این فیلمنامه بعدا مفصل صحبت می کنیم. فعلا که کتابش شده همسفر من در راه آمدن و برگشتن از سرکار.
تا بعد
۲ نظر:
دو تا نامه بنويس بده به ثنا، بعد از شركت بيا بيرون.
خیلی باحال گفتی :)
ارسال یک نظر