۱۳۸۹ اردیبهشت ۱, چهارشنبه

و اما اصل ماجرا!

خب خب خب ، كه چي؟
ما ديروز رفتيم و " پوپك و مش ماشاله" ديديم. اون هم توي يكي از سينماهايي كه تقريبا ازش متنفرم . مخصوصا از اون شعار مزخرفش كه مي گه " فقط فيلم نبينيد، سينما ببينيد"! تنها سينمايي كه موقع پخش فيلم چراغ ها رو خاموش نمي كنه ، مردم ميان و مي رن! مسئول سالن مدام در رو باز و بسته مي كنه و خلاصه شما حتي اگر هم بخواهيد فقط فيلم رو ببينيد مطمئنا نمي تونيد چون تو اون وضعيت نه تنها مجبوريد سينما رو ببينيد بلكه بايد كاركنانش رو هم ببينيد!

فيلم رو هم به خاطر تعريف دوستان رفتيم. نه اين كه خيلي بد باشه يا نخنديده باشيم و يا اين كه تو اين قحطي يه فيلم كمدي قابل تحمل ، "پوپك و ..." فيلم بدي بوده باشه. نه! اما خداييش شوخياي اين شكلي و موضوع فيلم مال عهد دقيانوس و دهه هفتاد بود اما انگار كه اين موضوع از اون موقع تو گلوي كارگردانش گير كرده باشه و اون  سال ها اجازه ي ساختش رو نداشته ، از فرصت استفاده كرده و داستان سال 69 رو توي سال 89 ساخته!
اما بي انصافيه اگه بي خيال " امين حيايي" بشيم كه انصافا توي همه ي فيلم هاش تا حالا خوب بوده حتي فيلم هايي كه خودشون به تنهايي يه فاجعه ي تمام عيار بودن .

اما هيچ كدوم اينا اصل ماجرا نبودن. اصلا خود سينما رفتنمون هم اصل ماجرا نبود. در واقع همه ي اين كارا بهونه بود كه بتونم بعد از چند وقت يكي از دوست هامو كه تا حالا فقط آنلاين ديده بودمش ، در عالم واقعيت هم ببينم.
بي خودي هم چشاتونو گرد نكنيد ، اين دوست عزيز از عالم نسوان بودن :)
و مي دونيد يك اصل در جمع دوستان ما وجود داره. هر كسي كه در ديدار اول طوري رفتار كنه كه انگار چند ساله آشناست ، اين آدم يكي از خودمونه . و اولين و مهم ترين نكته اي كه درباره ي اين دوست وجود داشت اين بود كه اون هم يكي از خودمون بود.
به هر حال اين كه همه ي اينا رو گفتم كه بگم :
" دل همتون بسوزه ، من يه دوست جديد باحال پيدا كردم :) "



پ.ن.:
راستي اگر مي خواهيد فيلم "پوپك و مش ماشاله" رو ببينيد. خيلي به حرف هاي من توجه نكنيد. من كلا از فيلم هاي كمدي خوشم نمي آد.
و البته كه فيلم از خزعبلاتي مثل چارچنگولي بهتره. پس بريد و اين فيلم رو ببينيد تا لااقل اگر هم قراره كمدي بسازن ، تو مايه هاي اين فيلم بسازن نه " ده رقمي"!

۶ نظر:

امير گفت...

واي...happy tree friends...من ديگه اين دورو برا آفتابي نميشم...

Maanta گفت...

خيلي هم نازن. تازه مي دونستي من اون گوزنه هستم!

امير گفت...

همه بلاها زير سر همون گوزنه ست. خدا به داد ما برسه!

behnaz گفت...

salaaaam.mamnoon ,hesabi sharmandam kardidaaaaaaaaaaaa.man ke az didanetoon hesabi lezat bordam

behnaz گفت...

salam .hesabi sharmandam kardidaaaaaaaaaaaa.az didanetoon khili khoshhal shodam .rasti man kodoomam?

Maanta گفت...

به بهناز:
به نظرم تو اون خرگوش زرده باشي