۱۳۸۹ فروردین ۳۰, دوشنبه

مشكل

دارم غرق مي شوم
تمام مشكل از آن جا شروع شد
كه من
شنا نمي دانستم...

۱۱ نظر:

م.صادق گفت...

دستتو...دستتو بده به من، پا بزن
پا بزن
دست و پا بزن تا غرق نشی
بیا بالاااااااااااااااااااااااااا

مسافر گفت...

یعنی تو هم آره!!!؟
نگو که تقصیر من بوده!

Maanta گفت...

به صادق:
من چي مي گم،تو چي مي گي؟!! :)
به مسافر:
حالا اي كه گفتي ، يعني چه؟!

حضورناپدید گفت...

مشکل از آنجا شروع شد که می دانستم شنا بلد نیستم. ولی روم زیاد بود گفتم کاری نداره. پریدم تو آب.
مشکل ازینجا شروع شد.
نه از اونجا

Maanta گفت...

به ناپديد:
برو پي كارت بابا! :)

ناپدید گفت...

بی تربیت
با جناب سرباز خلبان ناپدید مودب باش

Maanta گفت...

به ناپديد:
Yes SIR Yes!!!

napadid گفت...

bullshit I can't hear you

Maanta گفت...

به جناب سرباز ناپديد :
YES SIR YES...!

مسافر گفت...

غربزده های چیپ !
چنین گفت مسافر!

Maanta گفت...

به مسافر:
به بزرگترت احترام بذار يك!
به جناب سرباز كچل احترام بذار دو!
اينارو بايد بهت بگن چيپ؟!