۱۳۹۰ فروردین ۲۳, سه‌شنبه

قاطی باقالی ها

IT شرکت مستر هاف. یه روز اوم شیرینی پخش کرد و گفت که از دانشکاه تگزاس نمی دونم چی چی پذیرش گرفته و داره میره. از فرداش هم دیگه نیومد.
از همون لحظه , اینترنت شرکت رفت قاطی باقالیا و تا این لحظه که ما در خدمت شماییم اینترنت بی اینترنت! باورتون میشه؟ حالا ببینید ما تو شرکت چه حالی داریم. برگشتیم به زمان نامه و فکس و تلفن! کم مانده دایناسور از زیر پنجره رد شه! ( به این میگن صنعت مبالغه. ملتفت هستید که؟)
خلاصه بساطی داریم. امروز کارد می زدید خونم در نمی آمد. دیگر وقتش بود بچه های این شرکت هم آن روی ما را ببینند. خانم الف. تغییر حالت!!
از آن جا که موبایل این مستر هم خاموش است و از چهارشنبه تا به حال هر چه می گردیم کم تر میابیم همه مان داریم به این نتیجه می رسیم که در کمال نامردی ایشان بلایی سر سیستم آورده اند و رفته اند. هر چند اصلا بهشان نمی آمد و ما مطمئن بودیم که پشت آن هیکل گنده , قلبی از طلا دارند!! ولی خب چه کنیم که " نحن نحکم بالظاهر"!
خلاصه فعلا اینترنت و کار بی اینترنت و کار!!
ان شاء الله که در تگزاس یک کاکتوس ایشان را تنگ در آغوش بگیرند که ما را به این روز انداخته اند!!

۱ نظر:

سمان گفت...

باربا "الف" عوض میـشـــه!!!!