دوست ندارم فکر کنم که احساسات آدم ها, تمام آن لبخندهای آرام , قهقهه های بلند, گریه های بی صدا, تکان های شانه ها, عصبانیت های ناگهان, دلتنگی های بی بهانه وعاشقانه ها و زمزمه ها و .... همه به خاطر تغییر یه ذره , دو ذره ی یه سری هورمونه.
احتمالش رو رد نمی کنم چون اصلا علمشو ندارم. اما فکرش رو هم نمی کنم. دلم می خواد همه رو به حساب روح بذارم و حالش رو ببرم. هر چی هم دلیل و برهان بیارین اصلا گوش نمی دم چه برسه به این که بخوام قبول کنم.
بعضی چیزها رو حتی اگر عکسشون هم ثابت شد , نباید رد کرد. فقط چون قشنگ ترن و با وجودشون دنیا جای بهتریه.
همین...
۲ نظر:
بي ادب!!
حالا چرا بی ادب؟!!!!! چه ربطی داشت؟
ارسال یک نظر