روی desktop این عکس لعنتی را گذاشته ام . هر باز که صفحه ها را می بندم , این واقعیت لعنتی را تف می کند توی صورتم.
افسردگی حاد می گیرم.
Desktop را با عکس فلفل دلمه ای های رنگی رنگی عوض می کنم.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
درباره من
- Maanta
- من زاده ي بهارم.همان هنگام كه طبيعت زاده مي شود. زندگي ام در بيست سالگي تمام شد و اكنون در وقت اضافه ام تا كي داور سوت پايان بازي را بزند
۴ نظر:
کار درستی انجام دادی!!!!!!!!!!!!!
البته اگه عکس یه منظره ی خوشگل بهاری بود خیلی بهتر بود
D:
ا....ه فلفل دلمه میخوام..فتوچینی...سالاد ماکارونی و الویه...ژله بستنی.......چرا نمیشه دور هم جمع شیم دوباره بترکونیم؟! ببخشید بترکیم.....
به مهسا :
آره واقعا! حالم بهتر شد. هر چند بین خودمون باشه. باز عکسو عوض کردم. عکس اون پسره رو گذاشتم که با یه کوله پشتی گنده نشسته بالای کوه. :) آخ حسرتی می کشیم ما!
سمان جونم , ما می تونیم. کی .و کجا؟
ارسال یک نظر