حتی من هم که از پنجره های بسته متنفرم. حتی من هم که بستن پنجره را قتل می دانم و حکمش را اعدام , کم آورده ام.
یعنی چه که دی ماه باشد و ما در کمال گرما, پنجره را تا ته باز گذاشته ایم؟!
یعنی چه؟!
خدا جان
با سلام
احتراما می شه توجه فرمایید که مسئول آب و هوا کمی تا قسمتی پیرو خرفت شده اند و دیگر از عهده ی کارشان بر نمی آیند. یک نیروی جوانتر بیاورید بی زحمت.
اگر هم نیرو ندارید , ما آشنای مطمئن جویای کار زیاد داریم ها!
از شما به یک اشارت , از ماها هم به سر دویدن. بگوییم رزومه بفرستند به ایمیل محترمتان؟
خلاصه گفتم که فردا نگید ما دیدیم و نگفتیم و بعد هم شوتمان کنید ته آن جهنمتان که درد و بلای بی هیزمی اش بخورد توی این فرق سر بنده. که به همان جلال و جبروت گرامتان, ما جهنم را همین دنیا به عینه داریم می بینیم و
در آخر این که صرف شده است , مرسی....
۳ نظر:
این نیروی کار مورد وثوق منم دیگه؟
هانی چرا کم می نویسی؟
من هر روز سر می زنم می بینم خبری نیست... برای طرفدارانت در فشانی بنما....
سمان جونم. کمککککککککککک
اینا یه تن کار ریختن سرم :( نامردا!!
ارسال یک نظر