۵شنبه ای خیر سرمون قرار بود بعد کار با زوزو سمان بریم "کوک" ناهار بخوریم بعد هم بریم سینما پردیس ملت و سعادت آباد یا یه حبه قند ببینیم , بعدش هم بستنی و یه روز خوب رو تموم کنیم. بماند که بعد اخراج ن. , روز از اولش مسخره شروع شد و کل کارهای اون هم افتاد گردن من , اما به هر حال وقتی مستر غ. تا خود ظفر منو رسوند گفتم نحضی های روز تموم شده و قراره بقیه اش خوش بگذره.
اما همین که رسیدیم به "کوک" دیدیم روی درش خیلی قشنگ نوشته " به علت خراب بودن گاز! تعطیل است"! این بود که اولین قسمت برنامه رفت روی هوا. ما موندیم و حضمان. خلاصه گفتیم ناهار رو بریم نزدیک پارک ملت تا لااقل به سینما برسیم. این بود که سر از یه پیتزریای جدید در آوردیم.اسمش اگر اشتباه نکنم "پینتو" بود یا حالا هر چی. ولی خوبیش این بود که صندلی هاشو بیرون چیده بود و ما تونستیم وسط کلی باد! پیتزامون رو بخوریم.
بعد هم 3:15 بدوبدو رفتیم سمت سینما اما طبق معمول که تو پارک ما یه جند دوری می گردیم تا از این ور پارک برسیم اون ور ,اشتباهی رفتیم سمت باغ وحش و خلاصه ساعت سه و نیم بود که کنار قفس بزها فهمیدیم دیگه دویدن فایده نداره و نمی رسیم. این هم از دومین قسمت برنامه که رفت روی هوا!
و چون دیگه واقعا آبروریزی بود اگر بدون دیدن فیلم می رفتیم خونه ,زنگ زدیم و دیدیم سینما آزادی ساعت ۴ونیم سعاد تآباد رو داره. خودمون رو تا 4وپنج دقیقه رسوندیم به آزادی و اونجا بود که فهمیدیم بلیت ها تا ۱۰ شب فروخته شده و کلا ول معطلیم ! و این طور شد که ما سه نفر سر از نمازخانه سینما در آوردیم . یک ساعتی توی نمازخانه ولو شدیم و آن جا بود که بنده فهمیدم "سمان" این ها بلیت کنسرت شهرام ناظری و حسین علیزاده رو دارن و تا خود جگرم سوخت!
برای جلوگیری از تکمیل ضایعات کل روزمون , رفتیم کافی شاپ سینما تا لااقل بستنی مان را خورده باشیم.
بعد از بستنی و خریدن فیلم "جدایی نادر از سیمین" ,راه افتادیم سمت خانه. من هم مثلا خواستم زرنگی کنم و به جای مترو که باعث می شد مجبور شوم ۲بار هم سوار تاکسی شوم ,تصمیم گرفتیم با اتوبوس مستقیم تا خانه بروم. و این شد که یک ربع به نه ,بعد از کلی حرص خوردن و توی ترافیک ماندن ,رسیدم خانه در حالی که تقریبا هیچ کدام از برنامه هایمان انجام نشده بود اما به جایش کلی خندیده بودیم و خوش گذرانده بودیم با اعضای ثابت کلاب "اراذل گردان مقیم مرکز"!!!
اما همین که رسیدیم به "کوک" دیدیم روی درش خیلی قشنگ نوشته " به علت خراب بودن گاز! تعطیل است"! این بود که اولین قسمت برنامه رفت روی هوا. ما موندیم و حضمان. خلاصه گفتیم ناهار رو بریم نزدیک پارک ملت تا لااقل به سینما برسیم. این بود که سر از یه پیتزریای جدید در آوردیم.اسمش اگر اشتباه نکنم "پینتو" بود یا حالا هر چی. ولی خوبیش این بود که صندلی هاشو بیرون چیده بود و ما تونستیم وسط کلی باد! پیتزامون رو بخوریم.
بعد هم 3:15 بدوبدو رفتیم سمت سینما اما طبق معمول که تو پارک ما یه جند دوری می گردیم تا از این ور پارک برسیم اون ور ,اشتباهی رفتیم سمت باغ وحش و خلاصه ساعت سه و نیم بود که کنار قفس بزها فهمیدیم دیگه دویدن فایده نداره و نمی رسیم. این هم از دومین قسمت برنامه که رفت روی هوا!
و چون دیگه واقعا آبروریزی بود اگر بدون دیدن فیلم می رفتیم خونه ,زنگ زدیم و دیدیم سینما آزادی ساعت ۴ونیم سعاد تآباد رو داره. خودمون رو تا 4وپنج دقیقه رسوندیم به آزادی و اونجا بود که فهمیدیم بلیت ها تا ۱۰ شب فروخته شده و کلا ول معطلیم ! و این طور شد که ما سه نفر سر از نمازخانه سینما در آوردیم . یک ساعتی توی نمازخانه ولو شدیم و آن جا بود که بنده فهمیدم "سمان" این ها بلیت کنسرت شهرام ناظری و حسین علیزاده رو دارن و تا خود جگرم سوخت!
برای جلوگیری از تکمیل ضایعات کل روزمون , رفتیم کافی شاپ سینما تا لااقل بستنی مان را خورده باشیم.
بعد از بستنی و خریدن فیلم "جدایی نادر از سیمین" ,راه افتادیم سمت خانه. من هم مثلا خواستم زرنگی کنم و به جای مترو که باعث می شد مجبور شوم ۲بار هم سوار تاکسی شوم ,تصمیم گرفتیم با اتوبوس مستقیم تا خانه بروم. و این شد که یک ربع به نه ,بعد از کلی حرص خوردن و توی ترافیک ماندن ,رسیدم خانه در حالی که تقریبا هیچ کدام از برنامه هایمان انجام نشده بود اما به جایش کلی خندیده بودیم و خوش گذرانده بودیم با اعضای ثابت کلاب "اراذل گردان مقیم مرکز"!!!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر