۱۳۹۰ مهر ۱۶, شنبه

مینیمایز

نمی دونم چه خاکی تو سرم بریزم.۴شنبه تحویل پروژه داریم  ومن دست و دلم به کار نمی ره. هی می شینم پای کامپیوتر اما به جای کار روی پروژه , می شینم و فیلم می بینم. محاله بیفتم این واحدو ولی مگه A رو به خواب ببینم ,مخصوصا با این استادی که به چشم سیراب شیردون به من بینوا نگاه می کنه ! البته حق هم داره. این ترم اصلا نرسیدم به کلاسم و رسما به مقام خنگول ترین دانشجو نائل شدم. البته بعد از ...
بماند. دعا کنید تو این دوسه روز باقی مانده ,آدم بشم و بشینم یه اپسیلون کار کنم.
الان هم که دارم اینو می نویسم ساعت ۱۱ و بیست دقیقه شبه و به جای این که تا مطلبم تموم شد بپرم برم Cad هایی که تا حالا آماده شده رو برای پلات آماده کنم , مدیاپلیر رو که مینیمایز کردم رو می یارم و می شینم بقیه ی فیلم Hanna رو می بینم.
آدم نمی شیم به خدا!!!

هیچ نظری موجود نیست: