۱۳۸۹ آذر ۷, یکشنبه

هو

هو,با توام. چرا نیستی؟
چرا هیچی نمی گی؟
چرا؟...

۸ نظر:

سمان اینا گفت...

می بخشی عزیزم رفته بودم جایی، یادم رفته بود ساین اوت کنم...
D:

راوی گفت...

نه
اشتباه نکن
اگه دلت پیش کسی یا چیزیه
پس حتما پیشته
حداقلش اینه که اگه خودش نیست یادش که هست
تازه اون ((خود)) مگه چیه ؟
همون جو و اتمسفر اون موضوع که تو ذهنته خود خود خودشه
شک نکن

Maanta گفت...

سمان:
تو کلا تعطیلیا!!
راوی:
ببین راوی جان , تو زندگی رو زیاد جدی می گیری. من مدت هاست که عادت به حرف جدی ندارم. پس عجالتا بی خیال...

سمان اینا گفت...

با اجازه
راوی درست می گه اما یاد کسی مگه تا کی به درد ادم می خوره؟!
تا حالا شده کسی با یاد کسی بره سینما؟!!
خودش خوبه آخه........

Maanta گفت...

نمی گم" آخ گفتی !" چون می ترسم طرف بیاد این جا رو بخونه بعد فکر کنه ما یاد یکی دیگه ایم بعد بالکل فکر کنه خبریه و تمام!!
زندگیه ما داریم. ؟

سامانتا گفت...

هاني جون من كه همينجام.تو كجايي عسلم؟

سامانتا گفت...

ببين آقا يا خانم راوي.اساسي رو اعصابيا!!!

Maanta گفت...

سامانت . منم ها! اشتباه نگرفتی؟!!
بعدشم چیکار به این راوی داری؟ چیزی نگفت که !