به خاطر نام فامیلی که دارم بارها و بارها شده که با این سوال روبرو شدم که شما با فلانی نسبتی دارید؟
بچه تر که بودم گاهی که از جواب نه حوصله ام سر می رفت می گفتم بله , ایشون عمه ی پدرم هستن. اما الان دیگه حتی از این حرف هم خسته شدم. دیگه فقط می گم نه متاسفانه! این افتخار نصیبمون نشده!
به هر حال بعضی حرف ها و دیالوگ ها واقعا دیگه تکراری شدن!ولی با همه ی اینا دیگه به نوعی شدن جزو هویت و زندگیمون...
بچه تر که بودم گاهی که از جواب نه حوصله ام سر می رفت می گفتم بله , ایشون عمه ی پدرم هستن. اما الان دیگه حتی از این حرف هم خسته شدم. دیگه فقط می گم نه متاسفانه! این افتخار نصیبمون نشده!
به هر حال بعضی حرف ها و دیالوگ ها واقعا دیگه تکراری شدن!ولی با همه ی اینا دیگه به نوعی شدن جزو هویت و زندگیمون...
۴ نظر:
حالا واقعا نسبتی ندارید؟!
یادته یکبار فلاحی هم همین سوالو ازت پرسید گفتی قبلا فامیلیمون یک چیز دیگه بوده عوض کردن.بعدا فهمیدی فامیلی اولیه اتون همین فامیلی بوده و در واقع عوض نشده.خلاصه اینکه نسبتی ندارید؟
حالا واقعا نسبتی ندارید؟!
یادته یکبار فلاحی هم همین سوالو ازت پرسید گفتی قبلا فامیلیمون یک چیز دیگه بوده عوض کردن.بعدا فهمیدی فامیلی اولیه اتون همین فامیلی بوده و در واقع عوض نشده.خلاصه اینکه نسبتی ندارید؟
ای وای من شما؟
ما اینیم دیگه :)
ارسال یک نظر