۱۳۹۵ دی ۲۰, دوشنبه

مایع صفت ها

بعضی آدم ها گاز صفتند. یعنی کلا فرار هستند و یک جا بند نمی شوند. همه در و پنجره ها را هم که ببندی بالاخره یک درزی، شکافی چیزی پیدا می کنند و در می روند.
با گاز صفت ها کاری ندارم.

بعضی آدم ها جامد صفتند. جان به جانشان کنی همانی هستند که هستند. نه جم می خورند نه به کسی کاری دارند. زمین و زمان را هم که برهم بزنی باز همان طوری که هستند می مانند.
با جامد صفت ها هم کاری ندارم.

اما یک عده ای که کم هم نیستند مایع صفتند.
مایع صفت ها روانند. روی هیچ چیزی تعصب آن چنانی ندارند. نه مثل گاز صفت ها فراری اند نه مثل جامدها سنگی و بی تغییر و خشک. مایع صفت ها آرام برای خودشان در حرکتند. گاهی انقدر آرام که انگار نه انگار که دارند جلو می روند و گاهی انقدر خروشان که می شویند و می برند. اما ماندن مثل جامد صفت ها می گنداندشان و سنگین تر از آن هستند که مثل گازها راهشان را بکشند و بروند وغیبشان بزند، انگار نه انگار.
مایع صفت ها یک مشخصه بارز دارند. این که به شکل ظرفشان در می آیند. بریزیشان توی دریا به وسعت دریا می شوند و بریزیشان توی انگشت دانه، کوچک و جمع و جور می شوند.
کار ما با این مایع صفت هاست. این مایع های بی شکل و شمایل باید بدجوری مواظب باشند. باید مواظب باشند که چه ظرفی را انتخاب می کنند تا مبادا این به شکل ظرف درآمدن شان کار دستشان بدهد.
مایع صفت ها باید مواظب باشند تن به هر ظرفی ندهند. همه ظرف ها ارزش هم شکل شدن را ندارند. مایع صفت ها باید بیش تر مراقب باشند چرا که نه مثل جامد صفت ها سفتند و همانی که هستند می مانند و نه مثل گاز صفت ها می گذارند و می روند.
آن وقت اگر ظرفشان ظرف خوبی نباشد، فقط اگر ظرفشان ظرف خوبی نباشد...، بیچاره مایع صفت ها.

هیچ نظری موجود نیست: