۱۳۹۳ مهر ۳۰, چهارشنبه

المپیک شنا

خب بالاخره ده روز شنا هم تموم شد.هنوز نمی تونم برم المپیک. برای پاراالمپیک هم زوده هنوز.ولی خب، لااقل دیگه توی عمیق غرق نمی شم. هنوز شناکردنم عصبی، تلاش برای بقا و.شلخته است ولی خب انتظار.ندارین بعد ده جلسه ی یه ساعت و نیمه "یان فیلیپس" شده باشم  . حالا حالا تمرین لازم دارم.
توی این بی کاری و.بی پولی،  ترم بعد رو هم می نویسم. من آدم کارای نصفه نیمه نیستم. آدم کارهای نکرده شاید  ، ولی نصفه نیمه نه.
ایده آل گرایی مثل بختک افتاده روی زندگی.ما.  کاری را نمی کنیم و اگر بکنیم باید استاد شویم.
این از یادگارهای مامان جان است

هیچ نظری موجود نیست: