آدم خیلی وقت ها نعمتی که دارد را نمی بیند
از آن بدتر گاهی لجش از دست نعمتش در میاید و غر غر می کند
نمونه اش همین ابروهای کمرنگ آب دهنی خلوت من که آرایشگاه رفته.و نرفته اش هیچ توفیر خاصی نمی کند.البته برای بقیه، والا برای خودم که خیلی هم فرق می مند. آنقدر فرق مب کند که دو-سه ماهی یکبار با سم سری به آرایشگاه و زری بزنیم تا به قول خودم ابروهایم را مدل مادرزادی بردارد. به خیالم ابروهایم رااگر ساده بردارم سنم سرجایش خشکش می زند و پیری را دور می زنم. زری و سم هم دوتایی بالای سر من بیچاره که روی صندلی یا بهتره بگم یونیت دندانپزشکی استاد زری دراز کشیده ام و قشنگ ترین ویویی که دارم دو جفت سوراخ دماغ است و چشم های سبز زری که با دقت یک جراح به ابروهایم زل زده و چشم های مشکی و درست سم که نمی دانم بالای سر من چکار می کند با آن ابروهای ترکیده ی پرپشتش که عین یک جفت فحش ناموسی شده اند آینه دق من ابرو آب دهنی ، ایستاده اند و هر هر به ابروهای بیچاره ام می خندند.
کل ابروها و پشت لبم پنج دقیقه هم طول نمی کشد.
بعد هم که اعتراض می کنم که چرا من باید قد سم که فقط برداستن یک ابرویش یک ساعت طول می کشد، چپ چپ نگاهم می کنند.
اصلا چرا من بااین ابروهایم که بیچاره ها یک دقیقه ای کارشان تمام است باید همان قدر پول بدهم که سم ابرو کلفت که زری را از کت.و کول می اندازد می دهد؟
انصاف است آخه؟
خلاصه این هزینه مساوی ابرو و پشت لب انقدر روی مخم می رود که یادم می رود نعمت اصلی راببینم.
همین سم بینوا هنوز از آرایشگاه بیرون نرفته دوباره ارایشگاه لازم می شود ولی من کمرنگ اب دهنی دو سه ماه هم آرایشگاه نرفتم،نرفتم
پس بایک حساب سرانگشتی هم می شود فهمید که آخر سر این منم که سود کرده ام.
بعد هم ابروی آبدهنی یعنی سیبیل آبدهنی، و خدا می داند در دنیای نسوان هیچ نعمتی بالاتر از بی سیبیلی نیست ;-)
۱۳۹۳ مهر ۱۳, یکشنبه
ابرو آبدهنی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر