۱۳۹۱ شهریور ۱, چهارشنبه

آسمانی پشت پنجره

خانه جدید نور دارد به وفور , پله دارد خیلی , پارکت دارد به یاد خانه قدیمی , درخت دارد و حیاط دور از دستری! و کوچه دنج قشنگ و همسایه های ناپدید و خیلی چیزهای دیگر. اما هیچ کدام این ها مهم نیست. مهم سکوی جلو پنجره است که پاتوق چای خوردن های عصرانه و مجله و منظره ی حیاط ما خواهد بود و صد البته موسیقی "شیدا" ی شهرام ناظری!


روی تخت که دراز بکشی آسمان پیداست و سر شاخه ی درختان! سه سالی می شد که از روی تخت آسمان را ندیده بودم...

هیچ نظری موجود نیست: