قرارمان با فسیل های شرکت ،یعنی آنهایی که قدیمی هستیم و از ابتدای تاریخ شرکت این جا بوده ایم این است که هر از چند گاهی برگردیم و به عکس هایی که خیلی قبل تر یعنی آن اوایل آمدنمان گرفته ایم نگاه کنیم. این کار البته هیچ فایده ای که ندارد هیچ ضرر هم دارد. اما لااقلش این است که یادمان می آید که این ویال های دارو که هر بار از این جا به سمت بیمارستان ها می روند و قرار است جان خیلی ها را مخصوصا بچه های هموفیلی را نجات دهند , جوانی ما بوده که از دست رفته. جوانی و طراوت و سرزندگیمان.
خستگیمان در نمی رود اما لااقل دلمان خوش می شود که جوانیمان الکی الکی برباد نرفته گیرم که این وسط یک مشت آدم بی مزه ی نارمد قدرنشناس هم میلیونر شده باشند ...
خستگیمان در نمی رود اما لااقل دلمان خوش می شود که جوانیمان الکی الکی برباد نرفته گیرم که این وسط یک مشت آدم بی مزه ی نارمد قدرنشناس هم میلیونر شده باشند ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر