اغلب موارد عشق یک زن برای محبوب واقع شدن از درجه ی هوشیاریش برای فکر به نتایج این عمل بیش تر می شود و گرچه از فکر رفتار ظالمانه و خیانت مرد در عذاب است اما آن مرد را ترغیب می کند دل به او ببازد در حالی که خود اصلا او را دوست ندارد. سپس , وقتی رنج مرد را دید ,احساس ندامت و پشیمانی در وی بیدار می شود و هر کاری که از دستش بر می آید برای جبران این اشتباه انجام می دهد.
سو برایدهد- کتاب "جود گمنام" نوشته ی تامس هاردی
و من خنگ حسابی پشیمانم!....
۴ نظر:
چی بگه اخه ادم؟!
فقط لایک .....
منم چون نمی دونستم چی بگم , فقط مطلبو نوشتم :)
ای بابا.این "م" و "ب" چه کارها که نمی کنند!!
"ب" کیه؟ همش تقصیر "م" به توان دوئه!
ارسال یک نظر