۱۳۹۱ خرداد ۲۸, یکشنبه

روز پرتغالی

بعضی روزا هست که تو بدنت هنوز از گشت و گذار آخر هفته درد می کنه , بعد فرداش هم تعطیله , بعد هوا هم برخلاف انتظارت اونقدرها هم گرم نیست , بعد تو مانتو لیمویی ات رو پوشیدی و آدیداس مورد علاقه ات رو , بعد کارهات اونقدر زیاد شده که دیگه بی خیالش شده باشی! , بعد ناهارت رو تازه خوردی و بعد میوه ات رو هم خوردی و از سر سیری دلت یه جورایی داره می ترکه! و بعد همکارات همه مهربون شدن و بعد منتظری چایی دم بکشه تا بری و لیوانت رو پر کنی و بعد یه جمله ی قشنگ رو تازه از بلاگ اولد فشن خوندی و دکتر هم قراره یه سه-چهارروزی  بره مرخصی و بعد تو. داری ثانیه ها رو میشمری  تا زودتر امروز هم تموم شه و بری بشی تو خونه و یه کله فیلم ببینی و خلاصه
بعضی روزا کلا این مزه ای هستن. شیرین و پرتغالی :)

هیچ نظری موجود نیست: